تولد تولد تولدت مبارک
دیروز ظهر یکمی جیگر واست سرخ کردم و بقچه تو زدم زیر بغلمو طبق معمول رفتیم پارک. به هوای پارک دوسه تیکه جیگر و نوش جون کردی. زمان برگشت تصمیم داشتم یه میز سه نفره واسه شام تولد بابایی از پیتزایی کوچولو و خوشگل سرکوچمون رزرو کنم که بدشانسی ازساعت ٦ به بعد باز می کرد. نظرم برگشت, رفتیم سوپر و دوتا بسته اولویه و نون باگت و شمع خریدیمو برگشتیم خونه. شانسم اینبار کیکم اصلا پف نکرد. فراموشم کردم پودر اماده بگیرم. شبی که بابایی اومد میزو چیدم. شلوار جینی رو که دوتایی( منو شما) خریدیم , بدشانسی کوچیک بود. از طرف شمام یه عطر چوچولو گرفتم. بازم از بدشانسی من یا بابایی رفتیم واسه تعویض شلوار, تموم مغازه های پا...
نویسنده :
مامان نسترن
9:44